در دسترس نمیباشد

اصلا فکرش رو هم نمی کردم که روزی کارم به اینجا بکشه!!! همیشه از روزمرگی زندگی بدم میومده. هر کدوم از دوستام که به اون سمت می رفتن ازشون ایراد می گرفتم. اما حالا خودم دارم به این درد دچار میشم. اما واقعا نا خودآگاه هست مشکل من. اینقدر گرفتاریهای روزانه زیاده که آدم وقت سرخاروندنم نداره ٬ چه برسه به اینکه بیاد اینجا دری وری هم بنویسه.....

دارم سعی خودم رو میکنم که بزنم بیرون..... راستی با اینکه خیلی از اون آقا بدم میاد٬ اما از این حرف آخریش خوشم اومد. نه اینکه نظرم عوض شده باشه.  تعجبم از اینه که با این مغز فندقی و مخ آکبندش چه جوری به این نتیجه رسیده.    به نظر نمیرسه حرف خودش باشه!!!؟؟

بگذریم میبخشی که کم میام  اینم یه شعر دیگه از تو و فقط به خاطر تو:*  کسی میدونه این شاعرش کیه؟  

نگاه سرد:

 

یادم نرفته ست کهربایی چشمان تو را

 

در شرار شبهای تابستان

 

نگاه های حسرت بار من ...

 

به تو ای زاییده انسان !...

 

که حسرت یکروز بی عصیان

 

مانده بر دل من و تو

 

ای ویران...

 

هنوز هم یادت هست میخواستیم

 

فقط ما باشیم ستاره های روشن باران!

 

ولی صد نفرین و لعنت به این عشق

 

که جز آوارگی ما را نکرد درمان

 

 زمینیها برای عشقمان دعا کردند

 

و...

 

 ما شدیم اسیر دست ناپاکان

 

و ...

 

صد نفرین و لعنت به این دعا

 

که هوس بود ریشه و عبث راه ما تا پایان......؟

 

می گفتی بیتو هیچم با من بمون همیشه

چه اشتباهی کردم   حرفاتو باور کردم

چه جوابی دارید؟

 

خیلی دردناکه. من این فاجعه انسانی رو به بازماندگانشون تسلیت میگم. امید وارم اونایی که هنوز خوابند و با سهل انگاریاشون این جور حوادث هواناک رو رقم می زنند٬ اقلا یه کم به خودشون بیان. 

واقعا مایه تاسفه؟

در قرن تکنولوژی و دود و آهن هنوز تو کشور ما هواپیماها به این راحتی میافتند و بعدشم آب از آب تکون نمی خوره؟!!

البته جای تاسف خیلی داره اما جای تعجب اصلا!!! در کشوری که اسبها مست می شوند و لاک پشت ها پروار می کنند....

هر چیزی امکان داره.

 

what the world needs right now, and I mean right now more than ever?       listen to music? yeah

برو برو دلم تو رو تو رو.....

امشب از اون شبا هستش

ساقی یک پیک بده دستش

گرمش کن تو امشب ساقی با همیم

....

اینم واسه اینکه از حالت دپرشن خارج بشیم. کاری جز این میشه کرد؟!

 

وضعیت خیلی قرمزه

 

تکراریه میدونم اما به نظرم مشکلیه که ماها بهش مبتلا هستیم٬ این مثال واضح تر منظور من رو نشون میده:

آخه این چه مقایسه ای است؟!!

میگم چرا؟

میگه مگه آدمی که تو خونش تلویزیون داره، دیگه نباید سینما بره؟؟؟

فکر میکنم نوبره والله؟!

 

ناگهان چقدر زود دیر میشود