گریه....

برای قتل عام گل
برای مرگ رازقی
برای نابودی عشق
واسه زوال عاشقی

اینا گریه داره؟

خانه روی آب ساخته ای!

دیگر تو هم بیگانه شو چون دیگران با سر گذشتم...

خوب شد اینم از اون٬ حالا نوبت بقیه هست٬ مخصوصا این یکی.
شما چی فکر می کنین؟

دلواپسی

...
کوچه دلواپسیها       برسه به دست بابا
با سلام خدمت بابا....
نامه اول بنده       مونده انگار وسط راه
....
نکنه از غصه ما     باز پریشون و خرابی
....
زن خارجی گرفتم     متمدن سطح بالا
میگه اسم بچه هامو     نذارم آذز و دارا
یه هوا دلم گرفته     ولی گور پدر دل
ما رو بعد از این صدا کن
جک و جیم و جین و مایکل 
....

حرفای این مترسک سر جالیز رو شنیدی؟ نه٬ باید بگم عروسک خیمه شب بازی!!
من اصلا دوست ندارم به کسی توهین کنم٬ اما این یه مورد از دستم در رفت.
آخه اگه حرفاشو شنیده باشی .....
به کسی که همه میدونن یه جو به حرفایی که میزنه٬ یا معتقد نیست یا قدرت انجامش رو
نداره٬ چی میگی؟  اونم اینجوری... اگه دستت بیافته چیکارش میکنی؟
خدا...

چگونه گریه سر کنم؟ ها؟

نیست که نیست٬  من چرا باید خودمو بکشم؟

گلدان باش

دستم بگیر  دستم را تو بگیر

التماس دستم را بپذیر

درمانی باش پیش از آن که بمیرم....

===
کاشکی ....

من نیازم تو رو هر روز دیدنه

ما چه هستیم

عجب بی پا و دستیم

چه شد مخمور و مستیم

همه عاجزکش و دشمن پرستیم

ز نادانی و غفلت زیر دستیم

به رقم دوست با دشمن نشستیم

+++

ما خرابیم چو صفر اندر حسابیم

چو صید اندر طنابیم

جهان را برده آب و ما به خوابیم      

شد عالم غرق خون مست شرابیم....