-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 شهریورماه سال 1384 04:54
خوب اینم از روزگار جوانی چنان که افتد دانی دیدی چی شد؟ باش حرف می زنم میگه وقت ندارم٬ دارم با دوست پسرم چت می کنم. اه اه اه ببین؟!! میگه اصلا تو کی هستی تو رو نمی شناسم. فکر کردم داداشش هستی؟ چه ربطی داره؟؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 مردادماه سال 1384 16:41
به کدامین دعات خوانم تا روم آن دعا بیاموزم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1384 20:54
نه تقلب چیه فقط یکم بد اخلاقی شده که گوششون رو میکشیم درست میشه. اخلاقت رو خوب کن تا برات زن بگیریم آفرین
-
من عامی هستم٬ پس هستم.
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1384 16:38
عجب روزگاری شده!! چقدر ملت غیور و همیشه در صحنه ما عاشق شایعه پردازی هستند. و چه زود همه چیز به فراموشی سپرده می شود؟! انگار که نه انگار!! هیچ اتفاقی نیافتاده؟؟!! بابا دمتون گرم .... حرفی حدیثی..... شدیم عینهو اون جماعتی که یه روز یه حاکمی بود که ..... دور از جون!
-
چقدر دروغ ........
یکشنبه 15 خردادماه سال 1384 00:07
منم که جنگلی بی زمین بودم به جرم کشف گل در اوین بودم کنار هم قفس تنها ترین بودم تو ساکت بودی و من واژه چین بودم ترانه مال مردم نت به نت پیدا ولی گم بود تمام حسرت من بوی گندم بود رؤیا خود بیگاریه زخم تو زخمی کاریه کار تو بالا رفتنه رها شدن کار منه این کار من بود این راه من بود ==== ۷۰ درصد جوونا مخالف حذفش هستن !!؟؟!!...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 13 خردادماه سال 1384 00:50
من آن موجم که آرامش ندارم به آسانی سر سازش ندارم همیشه در گریز و در گذارم نمی مانم به یکجا بی قرارم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 02:30
آفرین به این داور که یک تنه لیورپول را قهرمان کرد. عجب داور قویی بود جدا؟!! خودش به تنهایی دو گل به میلان زد!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 اردیبهشتماه سال 1384 00:56
کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم پشت کدوم سد سکوت پر میکشی چکاوکم چرا به من شک میکنی من که منم برای تو لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو ... داریوشه؟!!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 اردیبهشتماه سال 1384 16:44
دوستی می گفت: میدونی چرا زلزله میاد؟! گفتم :نه!! گفت: واسه اینکه خدا کنترل به اضافه جی (ctrl+g) میزنه؟!! (BUZZ)!! حالا این باز یا بوز چیه؟!؟؟!! ;-)
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1384 18:53
مسأله میدونید چیه؟ آفرین٬ من برگشتم٬ البته جایی نرفته بودم همینجا بودم اما بلد نبودم بنویسم.!!! یارو خدا رو شکر می کرد ازش پرسیدن واسه چی؟ گفت خدا رو شکر که از پهنا نمیامد!!؟!!؟؟
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 فروردینماه سال 1384 00:44
تو با منی٬ هر جا برم.... آره؟ اما من را حس نمی کنم؟ عجیبه ها ٬ دوسش داری یه عالمه ولی ؟!!....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 فروردینماه سال 1384 02:37
سال نو مبارک
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 17 اسفندماه سال 1383 21:58
خوب داشتی می گفتی؟ چه خبرا؟!؟! راست میگی؟ نه!!!! از کجا شنیدی؟ خودت دیدی؟ خیلی شگفت آوره!!!!!!!!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 6 اسفندماه سال 1383 05:07
++ who the hell you think you are ++
-
امروز چه روزی بود!!!
دوشنبه 26 بهمنماه سال 1383 21:22
@@**Happy Valentine'S Day**@@
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 بهمنماه سال 1383 03:20
کاشکی میشد دوباره در آغوشت بگیرم تا چشم رو هم میذاشتی هزار دفه بمیرم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 بهمنماه سال 1383 00:58
بده دستاتو به دستم تا با هم کلبه بسازیم کلبه ای پر از من و تو از من و تو ما بسازیم دور بشیم از همه مردم واسه درد هم بمیریم با ستاره ها بخوابیم با ترانه جون بگیریم ... تو فکر می کنی امکان داره؟ یه روز جالب و یه وقتی دوست داشتنی داره نزدیک میشه٬ اما کو دیگه اون شور و شوقا؟! هی ببین اشتباه نکنیا اینو نمیگما٬ بعدیشو میگم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 بهمنماه سال 1383 21:13
دلم برات تنگ شده جونم می خوام ببینمت نمی تونم بین ما دیوارای سنگی فاصله یک عمره می دونم بغض ترانمو شکستم می خوام بگم عاشقت هستم تو عین ناباوری یک شب خالی گذاشتی هر دو دستم تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 دیماه سال 1383 20:49
آخ جون بارون!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 دیماه سال 1383 21:19
خیلی وقته که به خوابم نمیای تویی که تموم دنیای منی دیگه شعرای منو نمی خونی تویی که تنها دلیل موندنی
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 دیماه سال 1383 23:59
دلم دوباره امشب آروم نداره برای دیدن تو دل بی قراره بدون تو عزیزم قلبم میگیره تو این شبای تارم تویی ستاره باور نداره دلم تو رفتی از کنارم به شوق دیدن تو روزا رو می شمارم شاید یه روزی بشه بیای پیشم دوباره از آخر قصه مون کسی خبر نداره من و تو همسفر کوچه عشقیم؟
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 دیماه سال 1383 21:22
گفتم گفت چی گفتی؟ گفتم هیچی! آخه تو که اصلا به خرف من گوش نمیدی٬ چرا میایی میشینی کنار من؟ تو که نوشم نیی نیشم چرایی؟
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 دیماه سال 1383 19:56
آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام تو که امروز....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 17 دیماه سال 1383 22:12
با هم با هم پشت ما کوهه نمی ترسیم نمی افتیم نمی بازیم این آواز نمیمیره تا وقتیکه هم آوازیم.... یعنی تو فکر می کنی میشه؟ چقدر سرعت عبور روز ها کم شده این روزها! من چرا اینقدر میترسم. باهم، چه اتفاقی داره میافته؟ گنجشکک زرد، پر کار، چابک، رنگین کمان، فرز و سبک بال طی می کنی، مرغ مهاجر، با ما خوشبخت و خوشحال با مردمان...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 دیماه سال 1383 19:56
رفتی و از رفتن تو قلب آیینه شکسته کوچه ها در خلوت شب پنجره ها همه بسته آسمان خاکستری رنگ بغض باران در نگاهش خنجری در سینه دارد توده ابر سیاهش بی تو من از نسل بارانم بارانم بارانم چون ابر بهارانم گریانم گریانم گریانم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 دیماه سال 1383 21:24
-- .... I've lost my mind
-
هپی هپی هپی نیو یییر
شنبه 12 دیماه سال 1383 20:48
سلام به همه! سال جدید میلادی رو به همه برو بچه هایی که سالشون سال میلادی است٬ تبریک میگم. امید وارم که سال بهتری داشته باشیم همگی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 11 دیماه سال 1383 00:59
از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست گر هم گله هست دگر حوصله ای نیست
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 دیماه سال 1383 01:08
تکیه کردم تکیه بر عشق ندونستم تکیه بر عشق تکیه بر بازوی باده
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 دیماه سال 1383 02:20
یه درخت خشک و بی بر میون کویر داغ توی ته مونده ذهنش نقش پر رنگ یه باغ شاخه سبز خیالش سر به آسمون کشید بر و دوشش همه پر شد ز اقاقی سپید زیر سایه خیالی کم کمک چشماشو بست دید دوتا کفتر چاهی روی شاخه هاش نشست اولی گفت اگه بارون باز بباره تو کویر دیگه اما سر رسیده عمر این درخت پیر دومی گفت که قدیما یادمه کویر نبود جنگل و...