من قد این حرفا نیستم!


یک کمی سو تفاهم شده

سلام

خوش اومدین!

امید وارم که همه بهره خودشون رو از این شبها و روز ها ببرند.

دوست عزیزی لطف فرموده اند  اشعار جاودانه تر  خواسته اند.

این چطوره؟

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم
...
یا
...
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم
....

میدونین چرا ما ایرانیها اینجای کاریم؟

باد یاد عاشقان را برد

بی خبر رفتو دیگر از او نیامد
نامه ای نه کلامی نه پیامی نه

هفت شهر عشق را گشتم به دنبالش
ندیدمش به کوچه ای به بامی نه

تاک غربت یار من در بر گرفت
دل بهانه های خود از سر گرفت
گرمی خورشید هم آخر گرفت
...
باد یاد عاشقان را برد

شب غریبی است امشب

شراره ای از کجا آمده است ؟

خدایا همه مان را یاری کن