هپی هپی هپی نیو یییر


سلام به همه!
سال جدید میلادی رو به همه برو بچه هایی که سالشون سال میلادی است٬ تبریک میگم.
امید وارم که سال بهتری داشته باشیم همگی...

از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست
گر هم گله هست دگر حوصله ای نیست

تکیه کردم
تکیه بر عشق
ندونستم تکیه بر عشق
تکیه بر بازوی باده

یه درخت خشک و بی بر میون کویر داغ
توی ته مونده ذهنش نقش پر رنگ یه باغ
شاخه سبز خیالش سر به آسمون کشید
بر و دوشش همه پر شد ز اقاقی سپید
زیر سایه خیالی کم کمک چشماشو بست
دید دوتا کفتر چاهی روی شاخه هاش نشست
اولی گفت اگه بارون باز بباره تو کویر
دیگه اما سر رسیده عمر این درخت پیر
دومی گفت که قدیما یادمه کویر نبود
جنگل و پرنده بود و گذر زلال رود
گفتن و از جا پریدن با یه دنیا خاطره
اون درخت اما هنوزم تو کویر باوره


چله نشین تو شدم
نبض زمین تو شدم

مرده بی دین همه
زنده به دین تو شدم

**
به ساعت مرگ غزل
تلخابه ای جای عسل
بر حلقه نفرین شده
تنها نگین تو شدم

بی بال و بی پر در سفر
از هر چه سایه خسته تر
هر خط آخر پشت سر
تا اولین تو شدم
من بهترین تو شدم

ای حس از بر شدنی
ای خط به خط نوشتنی
در زنگ از خود رد شدن
صد آفرین تو شدم

به جرم بی ستارگی
شب همه شب به سادگی
گشته شدم زنده شدم
ستاره چین تو شدم

ای تو همیشه سفری
از همه هم بی خبری
من که به کوچه می زدم
خانه نشین تو شدم
خانه نشین تو شدم

به ساعت مرگ غزل
تلخابه ای جای عسل
بر حلقه نفرین شده
تنها نگین تو شدم
...


آیا مرا می شناسی؟
شمایی که اینها را می خوانی٬ چقدر مرا می شناسی.
هزار قصه بر لبم
اهل هزار و یکشبم

رفتی و از رفتن تو
قلب آیینه شکسته
کوچه ها در خلوت شب
پنجره ها همه بسته

آسمان خاکستری رنگ
بغض باران در نگاهش
خنجری در سینه دارد
توده ابر سیاهش

بی تو من از نسل بارانم بارانم بارانم
چون ابر بهارانم گریانم گریانم گریانم

بی تو من با چشم گریان  سیل غم برد آشیانم
خواب سرخ بوسه هایت می نشیند بر لبانم

عجب بارونیه ها! خدایا مرسی........

مشکی رنگ عشقه مث رنگ چشای مهربونت

مشکی رنگ عشقه مث شبای قلب آسمونه


عجب ترانه ای....
 

خوب حالا من دوباره اینجا هستم. از خودم می پرسم بعدش چیکار می خواهی بکنی؟ به نظرم جوابی ندارم!  آخه چرا اینجوری شدم؟ به قول یارو گفتنی نفر بوده که اینجوری بوده

امریه اش باطل شده؟!!

تابستون یه کتاب خوندم، عادت می کنیم، خوشم اومد ازش، تصمیم گرفتم کتاب دیگری از همون نویسنده رو هم بخونم، چراغ ها رو من خاموش می کنم، به نظرم اولی بهتر بود، هر چند اینم کتاب جالبی بود.

چشم چشم دو ابرو؟!