گلدان باش
دستم بگیر دستم را تو بگیر
التماس دستم را بپذیر
===
کاشکی ....
ما چه هستیم
عجب بی پا و دستیم
چه شد مخمور و مستیم
همه عاجزکش و دشمن پرستیم
ز نادانی و غفلت زیر دستیم
به رقم دوست با دشمن نشستیم
+++
ما خرابیم چو صفر اندر حسابیم
چو صید اندر طنابیم
جهان را برده آب و ما به خوابیم
شد عالم غرق خون مست شرابیم....
چون به یاد تو میافتم
دیده ام از اشک تر میشه
شادی از من میگریزه
گریه هم بی اثر میشه
وقتی این شعر رو میخونم
همش تو در برابرمی
میدونم تو هم میدونی
که امید آخرمی.......
پرنده مردنی است.
یه دیواره یه دیواره....یه دیواره که پشتش هیچی نداره......
چرا اینقدر بیهوده میکوشی؟
اگه یه روز بفهمین که همه چی الکیه و هر چی بهتون گفته شده٬ دروغ بوده٬ چیکار میکن؟!!