کجای این جنگل شب
پنهون میشی خورشیدکم
پشت کدوم سد سکوت پر می کشی چکاوکم
چرا به من شک می کنی
من که منم برای تو
لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو
دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو
پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو
+
گریه نمی کنم نرو
آه نمی کشم بشین
حرف نمی زنم بمون
بغض نمی کنم ببین
+
سفر مکن خورشیدکم
ترک نکن مرنو نرو
نبودنت مرگ منه
راهی این سفر نشو
نذار که عشق منو تو اینجا به آخر برسه
بری تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه
...گریه....
نوازشم کن و ببین
عشق میریزه از صدام
صدام کن و ببین که باز
غنچه میدن ترانه هام
اگر چه من به چشم تو
کمم قدیمی ام گمم
سلام . شعر قشنگی نوشتین . موفق باشید . خدا نگهدار